در ابتدای قرن بیستم، بد شکلی هراسی به وسیله دو روانپزشک اروپایی، جنت  (۱۹۰۳) و کرپلین  (۱۹۰۹) توصیف شد. جنت وسواس‌های فکری را توصیف و شدت شرمندگی ناشی از اختلال بدشکلی بدن را نیز خاطر نشان کرد و معتقد بود که این اختلال تحت همین نشانه‌ها شناسایی می‌شود.

 

 

 

 

امیل کرپلین  معتقد بود که بدشکلی هراسی باید به عنوان یک روانجوری وسواسی بررسی شود (فیلیپس، ۱۹۹۱، سابنسکی و اسمت، ۲۰۰۰). پی یر ژانه ، آن را وسواس شرم از شکل بدن  نامید. فروید  در مورد این اختلال در شرح خود از ولف- من  که نگرانی شدید با بینی خود داشت قلم فرسائی کرد. اگرچه اختلال بدشکلی بدن مقدار قابل ملاحظه‌ای از ادبیات اروپایی را در بر می‌گیرد ولی این اختلال در متن روانپزشکی تا انتشار دهمین بازنگری از طبقه بندی بین المللی بیماری و مشکلات مربوط در سال ۱۹۹۲ مورد توصیف قرار نگرفت. بر اساس ۱۰-ICD، تشخیص اختلال بدشکلی بدن تنها زمانی مجاز است که علائم، آسیب شدیدی در عملکرد بیمار برای حداقل ۶ ماه ایجاد کند. علاوه بر این، باید بین هذیان و نوع غیر هذیانی اختلال بدشکلی بدن تمایز قائل شد (سازمان بهداشت جهانی، ۱۹۹۴). اختلال بدشکلی بدن، ابتدا در DSM_III در سال ۱۹۸۰ با عنوان بدشکلی هراسی شناخته شد، که به عنوان یک نوع از اختلالات جسمانی شکل طبقه بندی می‌شود.

 

 

 

 

 

 

 

 


فهرست مطالب
فصل دوم: مبانی نظری و پیشینه پژوهش
2 1  توصیف و ماهیت اختلال بدشکلی بدن
2 1 1  تاریخچه
2 1 2  تعریف و ملاکهای تشخیصی اختلال بدشکلی بدن
2 1 3  شیوع اختلال بدشکلی بدن
2 1 4  اختلالات همایند با اختلال بدشکلی بدن
2 1 5  رابطه اختلال اضطراب اجتماعی، افسردگی اساسی، وسواس فکری  عملی
و اختلالات خوردن با اختلال بدشکلی بدن 
2 1 6  تشخیص افتراقی اختلال بدشکلی بدن
2 1 7  اشکال بالینی اختلال بدشکلی بدن
2 1 8  تظاهرات بالینی اختلال بدشکلی بدن
2 1 9  دامنه‌ای از پیامدهای اختلال بدشکلی بدن
2 1 10  جنسیت و اختلال بدشکلی بدن
2 1 11  اختلال بدشکلی بدن در سنین مختلف
2 1 12  رابطه تصویر بدنی با اختلال بدشکلی بدن    
2 1 13  ارتباط جراحی ترمیمی با اختلال بدشکلی بدن
2 2  سبب شناسی
2 2 1  راه اندازها
2 2 2  عوامل خطرزای زیستی  ژنتیکی
2 2 3  عوامل خطرزای روانشناختی    
2 2 4  عوامل خطرزای فرهنگی  اجتماعی
2 3  پیشینه پژوهش
منابع