درباره ی حیطه‌های علم اخلاق که با دانش مدیریت و زیرمجموعه‌های آن ارتباط دارند، با توجه به هر حیطه، با تعاریف متفاوتی مواجه هستیم:

 

 

1- اخلاق شغلی(اخلاق کار)
مراد از اخلاق شغلی ، مسئولیت اخلاقی فرد از حیث شغل است. اخلاق شغلی از طرفی مانند اخلاق فردی بر مسئولیت افراد به عنوان شخص حقیقی تأکید دارد، از سوی دیگر، برخلاف اخلاق فردی، عنوان برخاسته از شغل را نیز در مسئولیت‌های اخلاقی لحاظ می‌کند (قراملکی،1383).

 

به بیان دیگر، اخلاق کار عبارتست از مجموعه‌ای از ارزش‌های اخلاقی سخت کوشی و صداقت در کارها و هم‌چنین عبارتست از: فایده اخلاقی و قابلیت تعالی شخصیت در کار؛ اخلاق کاری شامل قابل اعتماد بودن، با انگیزه بودن و داشتن مهارت‌های اجتماعی نیز می‌گردد‌ (راجرز،1978). در برخی از تعریف‌ها، مسئله ی وابستگی اخلاق کار به محیط کاری و شغلی عنوان شده و اخلاق کار به شناخت درست از نادرست در محیط کار و آنگاه انجام درست و ترک نادرست، تعریف شده است(سلطانی،1382).

 

 

 

2- اخلاق حرفه‌ای
اخلاق حرفه‌ای  به مسایل اخلاقی که در حرفه‌های مختلف به وجود می آید، می‌پردازد و هم‌چنین به این مسئله که استفاده از این دانش هنگام ارائه خدمت به اجتماع، چگونه باید مدیریت شود. برخی دیگر از نویسندگان، اخلاق حرفه‌ای را به شیوه‌های متداول در میان اهل یک حرفه تعریف می‌کنند و می گویند؛ اخلاق حرفه‌ای کردار آدمی هنگام انجام کارهای حرفه‌ای است یا اخلاق حرفه‌ای رشته ای از دانش اخلاق است که روابط شغلی را مورد مطالعه قرار می دهد(قراملکی، 1383).

 

 

در فرهنگ علوم رفتاري، اخلاق حرفه‌اي، رشته‌اي از دانش اخلاق تعريف شده است كه روابط شغلي را مورد مطالعه قرار مي‌دهد (شعاری‌نژاد،1375). اخلاق حرفه‌ای عبارت است از:«مجموعه‌ای از کنش‌ها و واکنش‌های اخلاقی پذیرفته شده که از سوی سازمان‌ها یا مجامع حرفه‌ای مقرر می‌شود تا مطلوب‌ترین روابط اجتماعی ممکن را برای اعضای خود در اجرای وظایف حرفه‌ای فراهم آورد. این اخلاق در برگیرنده‌ی مجموعه‌ای از احکام ارزشی، تکالیف، رفتار و سلوک و دستورهایی برای اجرای آن‌هامی‌باشد» (آزاد،1381). 

 

 

در تعریفی دیگر «اخلاق حرفه‌ای مربوط به رفتار، ادب و عمل شخص هنگام انجام کار حرفه‌ای است. این کار می‌تواند مشاوره، تحقیقات، تدریس یا نویسندگی باشد».ریبولد و همکاران(2008) در تحقیقی به اخلاق حرفه‌ای و ارزش آن پرداخته اند. آن‌ها معتقدند قوانين و استانداردهاي اخلاقي، رفتار را با دلایل آشکار به سوی رفتار درست هدایت مي كنند. بنابراین اخلاق حرفه‌ای، آیینی براي حفظ تشخص حرفه‌اي و رفتار در محل كار است (شالبافیان،1388).در نتیجه گیری از تعریف اخلاق حرفه‌ای می‌توان عنوان کرد که: اخلاق حرفه‌ای، مسئولیت‌ها و رویکردهای سازمان، مشاغل و افراد را در حوزه حرفه مورد نظر تبیین می‌کند و در جهت رفع مشکلات اخلاقی چه در سازمان و حرفه و چه در روابط بین فردی محیط کار نقش مؤثری دارد (رضایی حاجی کندی،1389).

 

 

 

 

فهرست مطالب
بخش اول: حیطه‌های علم اخلاق در مطالعات مدیریت و سازمان    9
2-4-1- اخلاق شغلی(اخلاق کار)    9
2-4-2- اخلاق حرفه‌ای    9
2-4-3- اخلاق سازمانی    11
2-4-4- اخلاق کسب و کار    13
2-4-5- اخلاق مدیریت    14
2-4-6- نقش راهبردی اخلاق حرفه‌ای در سازمان و مدیریت    14
2-4-7- تحویلی نگری در اخلاق حرفه‌ای    16
2-4-8- ضرورت اخلاق حرفه‌ای برای مدیران    17
2-4-8-1- ضرورت اخلاق برای مدیران آموزشی    21
2-4-9- قدرت برتر اخلاقی و مصادیق آن    23
2-4-9-1- تقوا و پرهیزگاری    23
2-4-9-2- رفق و مدارا    24
2-4-9-2-1- آثار و پیامدهای رفق و مدارا    25
2-4-9-2-2- رفق و مدارا،‌يا شدت و تندي؟    27
2-4-9-3- الفت و محبت    27
2-4-9-4- دفع بدي با خوبي    28
2-4-9-5- سعه‌ي صدر    29
2-4-9-5-1- عوامل سعه‌ي صدر    31
2-4-10- بستر شکل گیری اخلاق حرفه‌ای مدیران و پایداری آن    32
2-4-10-1- شایسته سالاری و اهلیت‌گرایی    33
2-4-10-1-1- نیروی شایسته از منظر نهج البلاغه    34
2-4-10-2- علاقه‌مندی شخصی    34
2-4-10-3- قانون‌گرایی    34
2-4-10-4- تامین مالی    35
2-4-10-5- امنیت شغلی    35
2-4-10-6- نظارت    36
2-4-10-7- ارزشیابی وقدردانی    36
2-4-11- اصول اخلاق حرفه‌ای از منظر نهج البلاغه    36
2-4-11-1- اصل مسئولیت‌پذیری    36
2-4-11-2- اصل خدمتگزاری    37
2-4-11-3- اصل امانت‌داری    37
2-4-11-4- اصل انضباط کاری    38
2-4-11-5- اصل پیگیری    38
2-4-11-6- اصل رفق‌ورزی    39
2-4-11-7- اصل نفی خودکامگی    39
2-4-12- اصول اخلاق رهبری نورث هاوس    39
2-4-13- آموزه‌های اخلاقی و مدیریتی سعدی    40
بخش دوم: پیشینه تحقیقات داخلی  و بین المللی    48
2-6-1- تحقیقات داخلی    48
2-6-2- تحقیقات خارجی    57
2-7- جمع بندی و چهارچوب نظری تحقیق    67
منابع    69